مدیریت دانش در بازاریابی محتوا (Knowledge management) فرایند خلق، گردآوری، ذخیره، بازیابی، تسهیم و بهکارگیری دانش و اطلاعات در یک سازمان تعریف می‌شود. باتوجه‌به اینکه اطلاعات و دانایی در عصر حاضر حرف اول و آخر را می‌زند اهمیت این حوزه از مدیریت در بازاریابی روشن و بدیهی است. به‌عبارت‌دیگر به دلیل بسیار بودن مزایای مدیریت دانش شاید بتوان گفت عنصر اصلی موفقیت در کسب‌وکارهای کنونی مدیریت دانش است.
مفهوم مدیریت دانش برای مدت‌های مدیدی به‌صورت عملی؛ اما غیررسمی مورداستفاده واقع شده است. برخی از سازمان‌ها بر این باورند که با تمرکز صرف بر افراد، فناوری و فنون می‌توان دانش را مدیریت نمود. باوجود اهمیت بالایی که این مقوله در مبانی سازمان و مدیریت دارد هنوز مفهوم آن به‌صورت دقیق ارائه نشده است. برای آشنایی بیشتر با تفاوت مدیریت محتوا و مدیریت دانش تا انتهای این مقاله از بوتیک بازاریابی اکرم برنجی همراه ما باشید.
تعریف مدیریت دانش در بازاریابی محتوا
مدیریت دانش در بازاریابی محتوا فرایندی است که به سازمان‌ها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند. به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت این فرایند تخصصی است که برای فعالیت‌هایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامه‌ریزی راهبردی و تصمیم‌گیری ضروری است.
همچنین می‌توان گفت که مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید محتوا، کسب، تسخیر، ترویج، جامعه‌پذیری و کاربرد آن است در هرجایی که دانش استقرار یابد و یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش دهد. در تعریفی دیگر می‌توان گفت که مدیریت دانش مدیریت دانایی یا مدیریت اندوخته‌های علمی به معنای در دسترس قراردادن نظام‌مند اطلاعات و اندوخته‌های علمی است به‌گونه‌ای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آن‌ها هستند قرار گیرند تا آن‌ها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و مؤثرتر انجام دهند.
از جمله مزایای مدیریت دانش این است که رسیدن به اهداف سازمانی از طریق ایجاد انگیزه در کارگران دانش و ایجاد تسهیلات برای آن‌ها باتوجه‌به استراتژی شرکت را فراهم میکند. به‌این‌ترتیب توانایی آن‌ها برای تفسیر داده‌ها و اطلاعات از طریق معنابخشی به داده‌ها و اطلاعات افزوده می‌شود. این مهم با استفاده از نتایج موجود اطلاعات، تجربه، مهارت‌ها، فرهنگ، شخصیت، خصوصیات فردی، احساسات و غیره حاصل می‌شود.
مزایای مدیریت دانش برای بازاریابی
مدیریت دانش در بازاریابی محتوا بهرهوری را افزایش میدهد و منجر به تصمیم‌گیری سریع‌تر و ساختارمند می‌شود. در این بخش به معرفی چند مورد از مزایای مدیریت دانش در استراتژی تولید محتوا پرداخته شده است:
- متخصصان هوشمندتر: محیط کاری شما از یک منبع صحیح آموزش می‌بیند و هوشمندتر می‌شود در نتیجه ایده‌ها و استراتژی‌های بازاریابی بالقوه بهتری توسط همکاران ارائه می‌شود که این یکی از مزایای مدیریت دانش است.
- سازگاری سریع تازه‌واردان: از دیگر مزایای مدیریت دانش در بازاریابی محتوا این است که کارکنان جدید به‌راحتی به جمع می‌پیوندند و برای منفعت شرکت در کوتاه‌مدت فعالیت می‌کنند.
- افزایش شانس پیروزی در رقابت: یک سازمان هوشمند که به‌صورت پیوسته فعالیت میکند همواره در رقابت پیروز است. تمام تیم‌ها از جمله بازاریابان نقاط ضعف را شناسایی و تجزیه‌وتحلیل می‌کنند و به‌سرعت راه‌حلی برای چالش‌ها پیدا می‌کنند.
علاوه بر موارد بیان شده می‌توان گفت همان‌طور که شرایط بازار به دلیل روش جدید زندگی به‌سرعت در حال تغییر است یک تیم بازاریابی هوشمند می‌تواند:
- به سبک‌های جدید سریع واکنش نشان دهد.
- تصمیم‌های سریع و داده‌محور بگیرد تا هر موقعیتی را برای شرکت سودمند کند.
- پشتیبانی و تجربه مشتری بهتری متناسب با نیاز مشتری ارائه کند.
- هوش کلی و بهرهوری تیم را افزایش دهد.
درصورتی‌که ما سرویس نگهداری و تعمیرات از ماشین را بررسی کنیم آنگاه تمام مواردی که در بالا ذکر شد نشان‌دهنده یک مجموعه ابزار مکانیکی خواهد بود. در واقع هر عنصر این مجموعه مسئول کار مشخصی است و در دست یک مکانیک ماهر این مجموعه به یک سلاح قدرتمند تبدیل می‌شود. این موضوع قابل‌درک است که هر ابزار باید در ابتدا استفاده شود تا تجربه و مهارت حاصل شود. پس از امتحان این ابزار، می‌توان نتایج را دید.
تفاوت مدیریت محتوا و مدیریت دانش چیست؟
تفاوت‌های مهم بسیاری میان مدیریت دانش در بازاریابی محتوا و مدیریت محتوا وجود دارد که در این بخش به برخی از این تفاوت‌ها در استراتژی تولید محتوا پرداخته شده است:
- سازندگان: اصولاً در یک سیستم مدیریت محتوا تولید محتوا توسط یک تیم کوچک و ویژه متشکل از کارشناسان محتوا انجام می‌شود؛ اما در یک سیستم مدیریت دانش در بازاریابی محتوا عکس این موضوع صدق میکند. ازآنجایی‌که هدف از این سیستم ضبط و کد‌گذاری دانش عملی سازمانی است در نتیجه تا حدودی هر یک از کارکنان یک یاری رساننده بالقوه محسوب می‌شوند. حتی در برخی موارد ممکن است از مشارکت افراد خارجی نیز استقبال گردد.
- مصرف‌کنندگان: معمولاً در یک سیستم مدیریت محتوا مصرف‌کننده نهایی یک مشتری یا مشتری بالقوه است؛ اما در یک سیستم مدیریت دانش در بازاریابی محتوا مصرف‌کننده نهایی یکی از کارکنان سازمان است.
- کالا: در یک سیستم مدیریت محتوا کالای اصلی اطلاعات است. سازمان جزئیات یک محصول، یک رویداد بازاریابی یا تبلیغاتی و یا هر چیز دیگر که ویژگی‌ها و برنامه‌ی مرتبط با آن وجود داشته باشد و به‌احتمال زیاد برای مشتری جالب باشد را در اختیار مشتری قرار میدهد. درحالی‌که در یک سیستم مدیریت دانش اطلاعات لزوماً مهم نیستند؛ بلکه هدف تبادل درک است.
- انواع تبادلات: مدیریت محتوا به توافق بین شرکت و مشتری مربوط می‌شود؛ اما مدیریت دانش به همکاری بین کارکنان سازمان مربوط می‌شود.
- مسیر توزیع: مدیریت محتوا اطلاعات را مطرح میکند؛ اما مدیریت دانش اطلاعات را مبادله میکند.
جمع‌بندی
باتوجه‌به مطالب بیان شده می‌توان گفت که مدیریت دانش در بازاریابی محتوا رویکردی استراتژیک در سازمان‌های امروزی است که در فضایی با نرخ سریع تغییرات و رقابت فزاینده فعالیت می‌کنند. باتوجه‌به مزایای مدیریت دانش ادغام آن باهوش مصنوعی در خلق محتوای بازاریابی منجر به نتایج بهتر خواهد شد. در واقع ربات‌های گفتگو مثال مناسبی برای پایگاه دانش است که به مشتریان بالقوه پاسخ می‌دهند.
ممکن است برخی فکر کنند که مدیریت دانش به دلیل پیشرفت تکنولوژی و اجرای سرویس‌های هوش مصنوعی و اتوماسیون تبدیل به یک پدیده قدیمی شده است؛ اما باید گفت که تکنولوژی جانشین این سیستم نیست؛ بلکه آن را گسترده میکند. در این مقاله سعی شد به تفاوت مدیریت محتوا و مدیریت دانش اشاره شود؛ اما در صورت وجود هر گونه سؤال دراین‌خصوص می‌توانید از مجموعه راه‌حل‌های‌ما در بوتیک بازاریابی اکرم برنجی استفاده کنید.
